۰۹ خرداد ۱۳۹۰

ایرآوا 8 خرداد 1390
بزرگداشت عماد رام

http://vimeo.com/24419355

عماد رام، متولد ساری، از معدود موسیقی‌دانان معاصر ایران بود که هنرهای آهنگسازی، شاعری، نوازندگی و خوانندگی را یکجا داشت و یادآور بزرگانی همچون عارف و شیدا بود. آثار تصویری او ازجمله، "پیرچنگی" که خود وی در آن، ‌در نقش یک پیرمرد چنگ می‌نواخت، "تنهایی"، "ویرانه" و نیز آثاری با نام "بیا تا گل برافشانیم" نیز از دیگر دستاوردهای این‌هنرمند به‌شمار می‌آیند. عماد رام در دوران رژیم شاه، سالها سرپرستی ارکسترهای مختلف را در وزارت فرهنگ و هنر به‌عهده داشت و این ‌ارکسترها را با جدیت، هدایت و رهبری می‌کرد. او با سخت‌کوشی بسیار در موسیقی نوین ایران، آثار ارزنده‌یی از خود به‌جای گذاشت. یکی دیگر از ابتکارات هنری عماد رام....
تابلوهای موزیکالی بود که وی در آنها هم در نقش هنرپیشه، هم آهنگساز و هم خواننده ایفای نقش می‌نمود. عماد رام در آهنگسازی نیز نوآور و در نوازندگی بدعت‌گذار بود. او در به ‌خدمت گرفتن فلوت برای اجرای ملودیهای ایرانی شیوه‌یی خاص برجای نهاده است. با انقلاب ضدسلطنتی، زندگی عماد رام نیز دستخوش تغییر می‌گردد. وی در خاطراتش در این‌مورد می‌نویسد: «به‌خاطر دارم که یکی دو هفته پیش‌ از پیروزی انقلاب57، خمینی پس‌از سالها دوری، با هواپیما عازم ایران بود. خبرنگاری از او پرسید که در آن ‌لحظه چه احساسی دارد. او در جوابش گفت هیچ. من از همان‌ لحظه فهمیدم که وطن من درگیر مشتی عمامه ‌به ‌سر شده است که سالیان دراز برای دست یافتن به‌ چنین فرصتی خوابهای طلایی می‌دیده‌اند. از این‌ رو باید بدون هیچ درنگی دست به ‌کار شد و تا آخرین لحظه حیات برای ریشه‌ کن‌ کردن این‌ زالوهای تشنه ‌به ‌خون از هیچ مبارزه‌یی روی‌گردان نبود. ابتدا دست به‌تهیه و تکثیر نوارهایی زدم به‌نام «شبانه» یا «شب‌زنده‌داران» که محتوایی جز وطن‌خواهی و مردم‌سالاری نداشت. و ترانه‌هایی به‌نام هموطن! ایران- ایران كه با سخنانی نیشدار به ‌آخوندها همراه بود و خوشایند ذائقه عوامل حکومت نبود. لذا در سال ۱۳۶۰ دستگیر و روانه زندانم کردند. روزنامه مردم ارگان رسمی حزب توده که در آن ‌زمان در نمازجمعه هم پخش می‌شد اولین ‌روزنامه‌یی بود که نوشت: «عمادرام» جرثومه فساد دستگیر و زندانی شد. بعداز دو ماه اسارت با پادرمیانی دوستی! با ضبط آهنگهای مبتذل بر روی کلیه نوارهای وطنی من، و تحمل هشتاد ضربه ‌شلاق از زندان آزاد شدم. پس ‌از آزادی از زندان به‌ این‌ فکر افتادم که در برابر چنین حکومتی نباید لب فرو بست و آرام نشست. لذا به ‌تهیه و پخش نوارهایی دست زدم به ‌نامهای حافظ، همتای آفتاب، که درباره مولانا بود، و قصه‌های کودکان.» وی در خارج کشور با شورای ملی مقاومت آشنا شد و به عضویت این ائتلاف در آمد. در طول ده سالی که عضو شورا بود، عماد رام اجراهایی که با پاله‌. د. کنگره در پاریس شروع شد به دیگر سالنهای بزرگ دیگر ادامه یافت. عماد در سوم خرداد ماه ۱۳۸2 بر اثر بیماری سرطان برای همیشه خاموش شد. عماد رام در گورستان بریف‌هوف شهر دوسلدورف آلمان به‌خاک سپرده شد.